loading...
تنباکو
آرنیکا بازدید : 62 یکشنبه 20 بهمن 1398 نظرات (1)

برای سرویس و تعمیر کولر گازی اجنرال ابتدا باید اطلاعاتی در زمینه کولر گازی اجنرال داشته باشید.کولر گازی های اجنرال از جمله سیستمهای تهویه مطبوع بودن کانال می باشند در این سیستم قسمت اواپراتور یا پنل داخلی به صورت سیستم در داخل فضای داخلی تحت تهویه قرار داشتند و کندانسور و دیگر قطعات دستگاه کولر گازی اجنرال در قسمت یونیت خارجی قرار می گیرد . کولرهای گازی اجنرال از سیکل تبرید تراکمی استفاده میکنند و برای ارتباط دو واحد به یکدیگر از لوله های مسی استفاده می شود.
درنصب کولر گازی با توجه به قرار داشتن کمپرسور کولر گازی اجنرال در یونیت خارجی منبع سر و صدا از محل دور شده بنابراین کولر های گازی اجنرال دارای سر و صدای کمی در داخل می باشند و تنها منبع داخلی یونیت داخلی است.
کولر گازی اجنرال هوای گرم خانه را گرفته و به حالت خنک به داخل بر می گرداند و این عمل توسط مایع مبرد انجام می گردد که مانند گاز فرئون گرما را گرفته بخار می شود و محیط را خنک می کند.

 تعمیر پکیج

اجزای تشکیل دهنده کولر گازی اجنرال عبارتند از:

کمپرسور و شیر انبساط و کویل سرد و گرم و فن ها و واحد کنترل
فن ها هوا را به درون کویل م یدهند تا فضای اتاق را گرم با سرد کنند.
در اسپیلت بخش سرد و گرم در دستگاه ها یاسپیلت دو قطعه مجزا هستند.
بخش سرمایش کولر گازی اجنرال شامل انبساط و کویل سرد می باشد . سمت گرمایش در خارج قرار دارد و تشکیل شده از یک سیم پیچ مار پیچی در کنار کویل ها فن جهت دیدن هوا به همراه کمپرسور قرار دارد.
نحوه سرما سازی در کولر گازی اجنرال
کولر گازی برای خنک کردن هوای محیط از فرایند تبدیل گاز به مایع استفاده می کند و در نهایت با افزایش فشار مایع را مجدد به گاز تبدیل می کند و نتیجه آن تولید هوای سرد و انتقال آن به محیط داخل است.

اجزای اصلی کولر گازی اجنرال

کمپرسور که قلب دستگاه می باشد و وظیفه کمپرسور ایجاد فشار و تراکم کردن مبرد در دستگاه می باشد.
کندانسور که تشکیل شده از چندین لوله مسی مارپیچ که دارای فین هایی می باشد این فین ها برای استحکام کندانسور و بالا بردن عملکرد و راندمان کندانسور طراحی شده اند در کندانسور گاز گرم توسط لوله ها به مایع تبدیل می گردد یعنی عمل تقطیر در کندانسور صورت می گیرد.
ذخیره هوا که هوا گرم محیط را جذب می کند.

طریقه سیستم خنک کننده در کولر گازی اجنرال

به این صورت می باشد که گاز فرئون سرد وارد کمپرسور شده دما و فشار بالا می رود این گاز وارد کندانسور شده و حرارت خود را از دست می دهد و تبدیل به مایع می شود . فرئون مایع وارد شیر انبساط شده و در این فرایند تبخیر می شود فشار پایین آمده و به گاز سرد تبدیل می شود گاز سرد وارد اواپراتور دستگاه شده گرمای محیط را می گیرد و دمای هوای اتاق را پایین می آورد مقداری روغن سبک به همراه فرئون در کمپرسور جهت روانکاری وجود دارد.
کولر گازی اجنرال دارای فیلترهایی می باشد که ذرات ریز هوا و گرد و آلودگی را می گیرند و می توان رطوبت را با گرفتن آب اضافی موجود در هوا و استفاده در قلتک باری داخل در حد مطلوب نگه می دارند.

 

 

تا حدودی با قطعات داخلی و خارجی کولرهای گازی اجنرال آشنایی پیدا کردید برای سرویس کولر باید آشنایی به قطعات دستگاه داشته باشید . سراغ کمپرسور رفته و از نوع مبرد و مقدار آن در کمپرسور با گیج مخصوص آگاه می شویم تا از مقدار مبرد مطمئن شویم در صورت کمبود مبرد دستگاه دمای مناسب یونیت داخل نمی رساند ودمای دستگاه نامناسب می باشد.
کندانسور که در یونیت خارج قرار گرفته است با وجود گرد و غبار عمل تقطیر را به خوبی انجام نداده و فرایند گاز به مایع خوب انجام نمی شود و فن اگر گردش مناسب نداشته باشد کندانسور توانایی تبدیل گاز به مایع را نخواهد داشت. تمیزی لوله های مسی نیز باعث راندمان بهتر و طول عمر دستگاه اجنرال خواهد شد.
تمیزی فیلترها در یونیت داخلی نیز باعث راندمان بهتر و سرمایش بهتری خواهد شد چون در فصل زمستان کمتر از کولر گازی استفاده می شود.
این فیلترها آلوده و کثیف شده اند و در زمان استفاده بوی نامناسب به محیط وارد می کنند.
تمیزی اواپراتور نیز باعث راندمان بالاتر دستگاه می شود . زمانیکه گرد و غبار بروی اواپراتور نشست کند گرما محیط خوب جذب اواپراتور نخواهد شد و عمل تقطیر به خوبی صورت نخواهد گرفت.
شستن فیلترها و صافی ها نیز از الزامات می باشد.

 

 

 

شما عزیزان می توانید برای تعمیر کولر گازی خود و یا نصب کولر گازی با ما تماس بگیرید. شرکت تعمیرات مرکزی تهران ارائه دهنده ی بهترین خدمات به شما عزیزان است.

 

آرنیکا بازدید : 52 یکشنبه 20 بهمن 1398 نظرات (0)

خواصی که گوجی ‌بری برای سلامتی دارد شامل این موارد است: تقویت سیستم ایمنی بدن، بهبود دید چشم، پایین آوردن سطح کلسترول خون و کنترل دیابت. علاوه بر این‌ها گوجی بری موجب بهبود سلامت کبد، دستگاه قلبی و عروقی، پیشگیری از سرطان و حفاظت از سلول‌های مغز و پوست از تشعشعات ماوراءبنفش می‌شود.

 

رویال میوه


گوجی‌ بری چیست؟


گوجی بری در پزشکی سنتی چین و همچنین در غذا‌های چینی به کار می‌رفته است. این گیاه درواقع به دو نوع تقسیم می‌شود: لیسیوم بارباروم و لیسیوم چینی که هر دو به تیره‌ی سولاناسیا تعلق دارند. گوجی بری گیاه بومی چین است، اما در قسمت‌های گرم سرتاسر جهان هم رشد می‌کند از جمله در استرالیا، آمریکای شمالی، نواحی مدیترانه، آسیای مرکزی و جنوب غرب آسیا. چین بزرگ‌ترین صادرکننده‌ی گوجی بری در دنیاست. درخت گوجی تا ارتفاع حدود ۳ متری رشد می‌کند. میوه‌های آن کوچک و در حد ۲ سانتی‌متر و به رنگ‌های قرمز تیره یا نارنجی و به شکل کشیده است. مزه‌ی این میوه‌ها از تلخ تا شیرین متغیر است.

 

گوجی بری فقط در چین نیست که استفاده‌ی غذایی و دارویی دارد بلکه از آن در بسیاری از کشور‌های آسیایی مانند کره، ژاپن و ویتنام هم استفاده می‌شود. از تمامی قسمت‌های گیاه گوجی استفاده‌های دارویی می‌شود ازجمله از برگ، ریشه، پوست درخت و میوه‌هایش. کاربرد‌های گوجی بری در طب سنتی شامل درامان بیماری‌های کبدی، ناباروری، درد‌های شکمی، سرفه‌های خشک، رخوت و سردرد می‌شود. پیشینیان به گوجی بری به‌عنوان معجون افزایش طول عمر نگاه می‌کرده‌اند.


مواد مغذی گوجی بری:


گوجی بری خشک شده حاوی کالری، کربوهیدرات، چربی، فیبر‌های خوراکی، قند و پروتئین است. مواد معدنی و ویتامین‌هایی که در گوجی بری یافت می‌شوند شامل: سدیم، پتاسیم، کلسیم، آهن، روی، سلنیوم، ویتامین
C، کاروتین، تیامین، ریبوفلاوین، لوتئین، لیکوپن، زیکسانتین، پلی‌ساکاریدها، بتااین و پپتدوگلیسین‌ها می‌شود.


فواید سلامتی بخش گوجی بری

 

گوجی بری برای سلامتی فواید زیاد و مهمی دارد که یا برخی از آن‌ها اینجا آشنا می‌شویم:

 

 

پیشگیری از دیابت


دیابت یکی از بزرگ‌ترین بیماری‌هایی است که در عصر مدرن گریبان گیر بشر شده است. پیشگیری و درمان دیابت در زمانه‌ی ما بسیار مهم شده، چون اگر جلوی این بیماری گرفته نشود منجر به سایر بیماری‌های خطرناک مانند چاقی مفرط، بیماری‌های قلبی، بیماری‌های عروقی، سکته و بیماری‌های چشم می‌شود. یکی از مهم‌ترین خواص گوجی بری توانایی آن در کنترل و مدیریت دیابت است. تحقیقات اخیر نشان داده‌اند که مشتقات این میوه حاوی مقادیر قابل‌توجهی از مواد کاهنده‌ی قند خون است.

کنترل سطح کلسترول خون

 

کلسترول یکی از عوامل اصلی بروز بیماری‌های قلبی است. کلسترول ساختار‌های پلاک مانندی را در عروق و رگ‌های خونی ایجاد می‌کند که مانع جریان آزادانه‌ی خون می‌شوند. درنتیجه قلب مجبور می‌شود با شدت بیشتری عملیات پمپاژ را انجام دهد که این خود باعث ضعیف‌تر شدن قلب می‌شود و ممکن است به حمله‌ی قلبی منجر شود. دو نوع کلسترول وجود دارد؛ یکی HDL یا کلسترول چربی پرتراکم است که کلسترول خوب محسوب می‌شود و نوع دیگر LDL یا کلسترول کم تراکم است که کلسترول بد به شمار می‌آید. این LDL یا کلسترول بد است که موجب شکل‌گیری پلاک و تضعیف قلب می‌شود. تحقیقات اخیر نشان داده‌اند مصرف گوجی بری میزان کلسترول بد خون را کاهش می‌دهد.


از بین برنده‌ی رادیکال‌های آزاد

 

آنتی‌اکسیدان‌ها همان‌طور که از اسمشان هم معلوم است طیف وسیعی از مواد شیمایی هستند که فعالیت رادیکال‌های آزاد تولیدشده در بدن را خنثی می‌کنند. اگر رادیکال‌های آزاد به حال خود رها شوند می‌توانند به بافت‌ها، سلول‌ها، غشا‌های سلولی و DNA در طول زمان آسیب بزنند و زمینه را برای بروز انواع بیماری‌ها فراهم کنند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که مصرف گوجی بری می‌تواند عوارض مربوط به رادیکال‌های آزاد را کاهش دهد. آنتی‌اکسیدان‌های موجود در گوجی بری همچنین موجب تقویت سیستم ایمنی بدن می‌شوند.

 

حفاظت از سلامت قلبی و عروقی

 

رادیکال‌های آزاد می‌توانند به قلب هم مانند سایر ارگان‌های بدن حمله کند. البته این فرآیند در طول زمان رخ می‌دهد، ولی انجام اقدامات پیشگیرانه در برابر آن ضروری است. گوجی بری حاوی آنتی‌اکسیدان‌هایی است که می‌توانند از قلب در برابر حمله‌ی رادیکال‌های آزاد محافظت کنند. پژوهش‌های زیادی نشان داده‌اند که مصرف گوجی بری و مشتقاتش نقش قابل‌توجهی در مقابله با رادیکال‌های آزاد دارند.


حفظ سلامت بدن

 

مصرف گوجی بری موجب ارتقاء سلامت عمومی بدن و حفظ سلامت آن می‌شود. نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد که مصرف گوجی بری عملکرد دستگاه گوارش را بهبود می‌دهد و موجب کاهش استرس و خستگی می‌شود. این میوه بر دستگاه عصبی و عملکرد روانی انسان هم اثرات مثبتی می‌گذارد.


خواص ضد سرطانی

 

گوجی بری در روزگار‌های باستان فقط به‌عنوان غذا استفاده نمی‌شده بلکه چینی‌ها در طب سنتی‌شان از آن برای درمان سرطان استفاده می‌کرده اند. تحقیقات علمی امروزی هم خواص ضد سرطانی متعددی را در گوجی بری کشف کرده است. مواد ضد سرطانی گوجی بری را بر روی سلول‌های سرطانی انسان آزمایش و مشاهده کرده‌اند که اثرات کنترلی قابل‌توجهی بر رشد آن‌ها دارد. وقتی از ترکیبات مشتقه‌ی گوجی بری بر روی سلول‌های سرطانی استفاده شد، سلول‌های سرطانی دچار آپوپتوسیس یا مرگ ناگهانی سلولی شدند.

 

حفاظت از سلول‌های مغزی

 

رادیکال‌های آزاد می‌توانند به سلول‌های عصبی و مغزی حمله کنند و موجب بروز بیماری‌های مختلف دستگاه مغز و اعصاب شوند. مصرف مداوم گوجی بری می‌تواند به شکلی مؤثر از بروز این بیماری‌ها جلوگیری کند. تحقیقات نشان داده‌اند مواد موجود در گوجی بری اثرات محافظتی قابل‌توجهی بر دستگاه مغز و اعصاب دارند. برخی پژوهشگران معتقدند گوجی بری حاوی اثرات ضد پیری است و آن را به‌عنوان دارویی بازدارنده از فرآیند پیری پیشنهاد کرده‌اند.

 

پیشگیری از آسیب‌های کبدی

 

کبد یکی از مقاوم‌ترین ارگان‌های بدن ماست که می‌تواند از خود در برابر مواد شیمیایی، رادیکال‌های آزاد و آسیب‌های فیزیکی محافظت کند. گوجی بری از قدیم‌الایام در طب سنتی چین برای درمان بیماری‌های کبدی به کار می‌رفته است. ترکیبات و مشتقات گوجی بری به علت اثری که بر ضد رادیکال‌های آزاد دارند می‌توانند به حفظ سلامت کبد کمک کنند.

 

مراقبت از پوست

به خاطر آسیب‌دیدگی لایه‌ی ازن در چندین نقطه‌ی جهان، همه‌ی ما در معرض اشعه‌ی مضر خورشیدی هستیم. اگر پوست ما بدون محافظت در برابر اشعه‌ی ماوراءبنفش قرار بگیرد دچار آسیب و در مواردی حتی دچار سرطان پوست خواهد شد. ما می‌توانیم با مصرف گوجی بری این آسیب را کاهش دهیم. تحقیقات نشان داده‌اند گوجی بری به علت داشتن ترکیبات آنتی‌اکسیدانی می‌تواند به مقدار قابل‌توجهی از التهابات و آسیب‌های پوستی جلوگیری کند.

بهبود کیفیت خواب

 

در طب سنتی گاهی از گوجی بری به‌عنوان داروی خواب‌آور و کاهنده‌ی استرس استفاده می‌کنند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند مصرف گوجی بری در انسان می‌تواند بدون هیچ عارضه‌ی جانبی بدی، کیفیت خواب را به میزان قابل‌توجهی بهبود دهد.

 

افزایش کمیت و کیفیت اسپرم

 

گوجی بری ازنظر طب سنتی چین یک داروی مقوی قوه‌ی باه و قوای جنسی است. تحقیقات دانشمندان امروزی هم نشان داده که گوجی بری می‌تواند موجب کاهش آسیب‌های بیضه‌ها شود و تعداد اسپرم و کیفیت تحرک آن‌ها را بالا ببرد.

 

بهبود قدرت بینایی

 

گوجی بری به علت داشتن خواص آنتی‌اکسیدانی موجب بهبود قدرت بینایی هم می‌شود. آنتی‌اکسیدان‌ها از چشم‌ها در برابر رادیکال‌های آزادی که ممکن است به قدرت بینایی آسیب بزنند یا موجب بروز آب مروارید و دیگر اختلالات بینایی شوند محافظت می‌کنند.

 

عوارض جانبی گوجی بری

 

اگرچه گوجی بری فواید فراوانی برای سلامتی انسان دارد، اما لازم است در مورد عوارض جانبی آن هم هشیار باشیم.
واکنش‌های آلرژیک: گوجی بری برای برخی از مردم حساسیت‌زاست و می‌تواند موجب واکنش‌های آلرژیکی مانند آنژیوادم صورت، تنگی نفس، کهیر، خارش دهان یا گوش‌ها یا زیر بغل، خارش‌های پوستی، آنافیلاکسی و انواع دیگر واکنش‌های آلرژی شود.

 

وارفارین: گوجی بری ممکن است با برخی دارو‌ها تداخل داشته باشد و موجب خونریزی شود. وارفارین ازجمله دارو‌هایی است که با گوجی بری تداخل دارد. وارفارین یک داروی ضد انعقادی است و مصرف هم‌زمانش با گوجی بری ممکن است به خونریزی منجر شود. بیمارانی که وارفارین مصرف می‌کرده‌اند و هم‌زمان گوجی بری خورده‌اند گزارش کرده‌اند که دچار خون‌دماغ، کبودی و خونریزی مقعدی شده‌اند. علاوه بر وارفارین کسانی که دارو‌هایی مثل آسپیرین، هپارین، ایبوپروفن و ناپروکسین مصرف می‌کنند هم نباید گوجی بری بخورند.


سایر داروها: گوجی بری ممکن است با برخی دارو‌های خاص آنتی‌بیوتیک، آنتی‌ویروس، ضد سرطان، ضدافسردگی، دارو‌های پایین آورنده‌ی کلسترول، دارو‌های تقویت دستگاه ایمنی و دارو‌های ضد پوکی استخوان هم تداخل داشته باشد. مصرف‌کنندگان این دارو‌ها از خوردن گوجی بری پرهیز کنند. هرگونه استفاده‌ی دارویی از گوجی بری باید بعد از مشورت با پزشک باشد.

 

آرنیکا بازدید : 52 یکشنبه 01 دی 1398 نظرات (0)

برخی از مواقع لازم است که شما کولر اسپیلت را باز کنید. دلایلی مانند تعمیر و تعویض از عمده ترین دلایل باز کردن کولر گازی محسوب میشودنحوه باز کردن کولر اسپیلت بسیار مهم است زیا نباید در حین پایین آوردن و جابجایی آسیبی به آن وارد شود. در این مقاله به روش صحیح انجام این کار خواهیم پرداخت تا بتوانید کولر را بدون هیچ صدمه ای باز کنید. در صورت درخواست اعزام کارشناس یا مشاوره رایگان در خصوص خدمات تعمیر کولر گازی  با مشاوران ما تماس بگیرید.

نحوه باز کردن اسپیلت چگونه است؟ 

به مرور زمان بر اثر استهلاک و خرابی قطعات نیاز به باز کردن اسپیلت دارید. نحوه باز کردن اسپیلت بسیار مهم است و در این خصوص باید نکات مهم را رعایت کنید. علاوه بر خرابی قطعات ممکن است کولر شما قدیمی شده باشد و بخواهید که آن را به طور کلی تعویض کنید . قبل از باز کردن اسپیلت باید اقدام به جمع آوری گاز آن کنید تا در حین جابجایی به دلایل مختلفی اعم از آسیب دیدن لوله ها گاز و نشتی, گاز کولر تخلیه نشود. در مقاله ای تحت عنوان ” راهنمای کامل بهترین روش جمع کردن گاز کولر اسپیلت ” به نحوه صحیح این کار پرداختیم و اشاره کردیم که برای انجام این مرحله باید ابزارهایی شامل گیچ و آچار آلن را در اختیار داشته باشید تا جمع آوری گاز کولر به نحوه صحیحی انجام شود.

تعمیر پکیج

 مرحله اول 

در مرحله اول باید گاز کولر را جمع آوری کنید تا در حین جابجایی دچار آسیب و تخلیه گاز نشود.بدین منظور میتوانید ابتدا کولر گازی را به مدت 15 دقیقه در حالت سرمایش روشن کنید و بعد از گذراندن 15 دقیقه که سیکل تبرید کامل شد اقدام به باز کردن درپوش بر روی کندانسور یا پنل بیرونی کنید. بر روی پنل بیرونی شیر سرویس وجود دارد که باید درپوش آن را باز کنید و شیلگ گیج را به این شیر متصل کنید. پس از اتصال باید با نگاه کردن به گیج همزمان لوله رفت را ببندید. زمانی که فشار گیج به 10psi رسید باید لوله رفت کاملا بسته شده باشد. سپس به سراغ لوله برگشت بروید و با نگاه کردن به گیج بستن لوله را شروع کنید و زمانی که فشار پیچ به زیر صفر و حالت وکیوم رسید باید لوله برگشت کاملا بسته شده باشد. بعد از بسته شدن لوله برگشت باید کولر گازی بلافاصله خاموش شود.

مرحله دوم 

بعد از جمع آوری گاز کولر طبق مراحلی که در بالا اشاره کردیم باید به سراغ قطع کردن برق بروید. برخی از افراد تصور میکنند که با کشیدن برق پنل داخلی برق قطع خواهد شد در وصرتی که این طور نیست. زیرا پنل بیرونی یا کندانسور نیز دارای برق است و برای اینکه برق در هر دو پنل قطع شود باید به سمت کنتور بروید و برق را از آن جا قطع کنید.

 

مرحله سوم 

بعد از قطع کردن و کشیدن تمام سیم های برق از جعبه برق اسپیلت باید اقدام به باز کردن پیچ های آن کنید. در مقاله ای تحت عنوان ” راهنمای گام به گام آموزش نصب کولر گازیبه نحوه نصب آن اشاره کردیم و با خواندن آن مطلب متوجه خواهید شد که بسیاری از سیستم های تهویه مطبوع و سرمایشی با چند پیچ و رولپلاک در محل نصب میشوند و باز کردن آن ها نیز بسیار ساده است. با در دست داشتن چند پیچ گوشتی اقدام به باز کردن پیچ های پنل داخلی کنید.

مرحله چهارم

نحوه باز کردن اسپیلت به این گونه است که با در دست داشتن آچار فرانسه باید مهره های نگه دارنده پنل را باز کنید. به این مهره ها فیتینگ گفته میشود. در هنگام باز کردن مهره های فیتینگ باید بسیار مراقب لوله ها باشید. زیرا هر گونه ضربه به لوله ها موجب خمیدگی یا سوراخ شدن آن ها میشود. اگر در مرحله اول اقدام به جمع آوری گاز کولر نکرده باشید در این مرحله احتمال آسیب به لوله ها و تخلیه گاز به شدت افزایش پیدا میکند. پس از باز کردن مهره ها باید با دو دست پنل را به طرف بالا بکشید و از روی سینی جدا کنید و با اختیاط بر روی زمین بگذارید.

مرحله پنجم 

بعد از باز کردن و پایین آوردن پنل داخلی باید به سراغ پنل خارجی بروید. در این مرحله باید تمام کابل های برق را از پنل خارجی یا کندانسور باز کنید به نحوی که هیچ جریان برقی در آن وجود نداشته باشد. سپس به کمک آچار فرانسه مهره های بسته شده را باز کنید و لوله ها را از پنل خارجی جدا کنید. این کار نیز باید با احتیاط تمام انجام شود زیرا لوله های کندانسور نیز بسیار آسیب پذیر هستند. نکته مهمی که باید در جدا کردن کندانسور در نظر داشته باشید این است که اگر پنل خارجی در مکانی نصب شده باشد که بالاتر از پونیت داخلی بود باید از یک نردبان کمک بگیرید. نکته ای که باید در حمل کندانسور در نظر بگیرید این است که یک طرف آن از طرف دیگر سنگین تر است. این مساله به دلیل وجود موتور در یک طرف کندانسور می باشد.

مرحله ششم 

در مرحله آخر میتوانید جای پیچ و رولپلاک هایی که بر روی دیوار باقی مانده است به وسیله فوم تزریقی پر کنید. اما اگر میخواهید که کولر جدیدی را جایگزین کولر قبلی کنید نیازی به این کار نیست.

نکات مهم در نحوه باز کردن اسپیلت 

·         اگر تا کنون کولر اسپیلت را باز نکرده اید بهتر است که از یک متخصص کمک بخواهید. زیرا انجام این کار به وسیله ممکن است آسیبی جدی به دستگاه وارد کند.

·         رعایت اصول ایمنی یکی از پایه های انجام کارهای فنی محسوب می شود.

·         نحوه باز کردن اسپیلت کاری یک نفره نیست. پس حتما در انجام کار یک همراه با خود داشته باشید.

·         در صورت بروز هر مشکلی با متخصصین و تکنسین ها تماس بگیرید.

 

آرنیکا بازدید : 50 یکشنبه 01 دی 1398 نظرات (0)

نام شمیس ماخوذه از سریانی است و به معنی نور و روشنایی معنویست.

نگارخانه شمیس نیز با الهام از نام دکتر سیروس شمیسا، استاد ادبیات فارسی و نویسنده توانمند ایرانی ، در جهت تکریم فرهیختگان و ترویج هنر و ادب پارسی نامگذاری شده است.

سیروس شمیسا ( متولد رشت 1327 ) تحصیلات عالی خود را در شیراز در رشته پزشکی و سپس ادبیات فارسی شروع کرد و پس از آن وارد دوره دکتری ادبیات فارسی دانشگاه تهران شد و در سال 1357 از رساله خود به راهنمایی دکتر خانلری دفاع کرد. او در سال 1380 یکی از چهره های ماندگار ایران و مشاهیر ادبیات معاصر لقب گرفت و هم اکنون کتاب های او در بسیاری از دانشگاه های عالی ایران تدریس می شود.

محل نگارخانه نیز تا سال 1390 ، منزل و دفتر شخصی ایشان بوده است و بدون تغییرات و به همان شکل گذشته توسط مالک فعلی در اختیار گالری شمیس قرار گرفته است.

گالری

آموزش نقاشی

آموزش نقاشی بزرگسالان

طراحی کاراکتر

 

آرنیکا بازدید : 44 یکشنبه 19 آبان 1398 نظرات (0)

پژوهشگران اظهار کردند: هشت درصد کل گردشگران جهان از آن فرانسه است. اما چرا کشورهایی مانند فرانسه بیشترین بازدیدکننده را در جهان دارند؟

اخبار سیاسی

خبر روز کابل

نگاه نو-   به گزارش ایسنا، کشور فرانسه در سال ۲۰۱۷، تقریبا ۸۹ میلیون بازدیدکننده داشته است. این تعداد بازدیدکننده توانسته کشور فرانسه را به عنوان محبوب‌ترین مقصد گردشگری تبدیل کند.

گردشگران به دلیل دلایل متعددی به فرانسه سفر می‌کنند که میراث فرهنگی و هنری غنی، معماری‌های باشکوه و غذاهای خوشمزه از جمله دلایل آن است. البته چشم‌انداز فرانسه هم یکی از مهمترین اهداف گردشگری گردشگران خارجی و داخلی است.

پژوهشگران اظهار کردند: اسپانیا در جایگاه دوم و امریکا با ۶۹.۸ میلیون مسافر در جایگاه سوم جذب گردشگر در سال گذشته قرار داشته است.

اما چرا کشوری مانند فرانسه که زبان آن انگلیسی نیست، توانسته است گردشگران زیادی را به کشور خود جذب کند؟

همه این موارد به علت توجه مردم و دولت این کشور در رابطه با جذب توریسم و گردشگر است، چرا که در این کشور آثار باستانی حفظ شده‌اند و برای جذب گردشگر برنامه‌های مدونی دارند.

پایتختی خیره‌کننده

پاریس، پایتخت فرانسه، یکی از شهرهای پیشرو جهان در زمینه‌های اقتصاد، فرهنگ، هنر، سیاست، تحصیل، تفریحات، مد و علم است.

جذابیت‌های فراوان این شهر عاملی مهم در افزایش گردشگر است.

در نیمه اول سال ۲۰۱۷، پاریس با افزایش گردشگر طی ۱۰ سال گذشته مواجه شد.

دسترسی آسان

هشت کشور به آسانی به فرانسه دسترسی دارند.

پروازهای ارزان عامل مهمی در افزایش گردشگر بوده است.

غذا در سطح جهانی

رستوران‌های فرانسوی در جهان مشهور هستند. هر نقطه از جهان از روش‌های منحصربه‌فردی برای پخت غذا استفاده می‌کند و کشور فرانسه یکی از این موارد است.

برخی غذاهای فرانسوی در فهرست یونسکو قرار دارند.

حمل‌ونقل عمومی

فرانسه دارای قطارهایی با سرعت بالا است که طی مدت زمان کوتاهی مسافر را به گوشه و کنار این کشور می‌رساند.

(TGV) نام سامانه قطار تندرو فرانسه است. این نام کوتاه شده عبارت قطار با سرعت زیاد است.

البته کشور فرانسه در سفرهای هوایی هم بسیار موفق بوده است.

گالری

آموزش نقاشی

آموزش نقاشی بزرگسالان

طراحی کاراکتر

مکان‌های تاریخی

فرانسه با بیش از ۴۰ سایت شگفت‌انگیز که در میراث جهانی یونسکو ثبت شده است، بهترین مقصد گردشگری را برای توریسم فراهم کرده است.

تنوع زیاد

این کشور با تنوع زیادی که دارد، هر گردشگری را به سوی خود می‌کشاند.

رشته کوه‌های فراوان و جذاب، فرانسه را به یکی از بهترین مقصدهای جهان برای اسکی مبدل کرده است.

کلیساهای دیدنی این کشور نیز در نوع خود بی‌نظیر است.

تعمیر پکیج

تنباکو

گردشگری ورزشی نیز از گزینه‌های مهم برای انتخاب این مقصد گردشگری است، چرا که ورزش‌هایی مانند گلف و اسکی در این کشور بسیار مخاطب دارند.

هنر و فرهنگ

فرانسه کشور موزه لوور، برج ایفل، گران پاله، پل سزان، مونه و ماتیس است که به عنوان میراث فرهنگی این کشور شناخته می‌شوند.

البته ، خیابان‌ها و چشم‌انداز این شهر نیز بسیار دیدنی است.

برخی افراد به این کشور سفر می‌کنند تا رشته هنری خاصی را آموزش ببینند.

افرادی هم به این کشور سفر می‌کنند تا از جشنواره‌های آن مانند تور دو فرانس (تور دو فرانس یا تور فرانسه معتبرترین مسابقه دوچرخه‌سواری جاده دنیاست که در سال ۱۹۰۳ اولین دوره آن برگزار شده‌ است و اکنون هر ساله به مدت سه هفته در جاده‌های فرانسه و کشورهای پیرامون آن در فصل تابستان برگزار می‌شود) و ماردی گرا (ماردی گرا عنوان دوره‌ای از جشن‌های سنتی سالیانه‌ است که در بسیاری از کشورهای دنیا انجام می‌شود.) دیدن کنند.

جای تعجب نیست که فرانسه همیشه جایی برای لذت بردن از سفر خواهد داشت تا بتواند گردشگر را به سمت خود بکشاند.

اموال و مستغلات

فرانسه گزینه خوبی برای انتخاب خانه دوم بسیاری از اروپایی‌ها و افرادی است که از دیگر مناطق به آنجا می‌آیند.

چشم‌اندازهای متنوع در فصل اسکی، مناطق دیدنی و دریایی همه می‌توانند برای سرمایه‌گذاری گردشگر خارجی نقش داشته باشند.

دریافت ویزای آسان

این کشور توانسته است در امر صدور ویزا بسیار موفق باشد و حتی برای کشورهایی که رابطه خوبی با آنها ندارد، به راحتی ویزا صادر کند.

آرنیکا بازدید : 253 یکشنبه 24 شهریور 1398 نظرات (0)

«زودتر از دیگران مطلع شدم، زودتر از دیگران تصمیم گرفتم و وقتی تصمیم گرفتم چشم خود را بستم و عمل کردم».

 نگاه نو

اخبار سیاسی

خبر روز کابل

گالری شمیس

عسگراولادی تاجر در بازگشت به میهن، همین سه را نصب‌العین قرار داد و کوشید زودتر مطلع شود، زودتر تصمیم بگیرد و وقتی تصمیم گرفت چشم خود را ببندد و عمل کند.

 

جایی گفته بود: «‌اولین بار که درآمدی کسب کردم ۱۴ سال بیشتر نداشتم. هیچ پول و دارایی یی نداشتم مگر یک دوچرخه. اول بازار فردی بود به نام قجری که معروف بود. کنجد می فروخت. دوچرخه را پیش او گذاشتم و یک کیسه کنجد خریدم. کنجد را ۶۰ تومان فروختم و ۲۰ تومان سود کردم. آن سود ۲۰ تومانی اولین درآمد من بود و از همه سودهای بعدی شیرین تر بود و با سود همان پول شب برای خانواده شیرینی خریدم و به مادرم دادم.»

 

خیلی ها شاید ندانند که او تحصیلات دانشگاهی هم داشته است حال آن که اتفاقا داشت و نه یک لیسانس که دو لیسانس: ادبیات فارسی و ادبیات انگلیسی.

 

 

او می گفت تاجر باید بتواند خوب صحبت کند و حتی قصه بگوید و تحصیل در دو رشته ادبیات فارسی و ادبیات انگلیسی به من در این زمینه ها یاری فراوان رساند

این در حالی است که بسیاری تصور می کنند با رشته های علوم انسانی نمی توانند در کسب و کار توفیق فراوان پیدا کنند.

 

مرگ اسدالله عسگر اولادی به ۶۲ سال فعالیت تجاری شخص او پایان می دهد اما باید دید نهادهایی که تأسیس کرده ادامه می یابند یا قائم به شخص او بوده است.

 

او در سال ۱۳۳۶ اولین شرکت تجاری خود را با نام «حساس» تأسیس کرد و از آغاز تا پایان به صادرات محصولات کشاورزی و خشکبار اشتغال داشت اما انکار نمی کرد که از ملک و املاک هم غافل نبوده است.

 

سال ها پیش که دوستی از او راز موفقیت تاجر کهنه کار را پرسیده بود مانند کتاب «زندگی نامه» یا مصاحبۀ پیش گفته آن سه جملۀ راکفلر را بازنگفت بلکه گفت: «هر سودی که به دست آوردم چند قسمت کردم. بخش اول برای هزینه های خانواده و امور جاری. بخش دوم سرمایه‌گذاری در همان کار برای ادامه و  توسعۀ آن. بخش سوم را اما ملک خریدم و چهارمی را به امور خیریه اختصاص دادم و اگر مشمول خمس می‌شد بخش پنجم هم برای خمس مال یا وظایف شرعی دیگر و همین‌ها پولم را بابرکت کرد.»

 

اسدالله عسگر اولادی به مؤتلفه منتسب بود اما توصیف او با عنوان مؤتلفه ای محدود کردن دایره دوستان و روابط اوست. چرا که مرد تجارت بود و با چهره های متنوع دوستی داشت. از سلام علیک و احترام و علاقه به سید محمد خاتمی که در حضور یا غیاب او ابراز می کرد تا خانه ای که برای روزنامه زن به فائزه هاشمی اجاره داد و در واقع در اختیار او قرار داده بود.

 مهرداد خدیر:

یکی از مشهورترین نماد‌های تجارت سنتی و بازار در ایران نیز چشم از جهان بست.

 

همین دو هفتۀ پیش بود که در گفت و گو با ویژه‌نامۀ سفر روزنامۀ همشهری یا «مسافرخانه» از سفرهای متعدد خود به نقاط مختلف جهان گفت و خبرنگار، ناگاه این پرسش را هم با او در میان نهاد: «حاج آقا! شما به سفر آخرت هم فکر می‌کنید؟!»

 

از حاج اسدالله عسگراولادی می‌نویسم که ساعتی پیش- عصر جمعه ۲۲ شهریور ۱۳۹۸ خورشیدی- درگذشت.

 

 

هم‌او که در همان مصاحبه و درپاسخ به آن پرسش گفته بود: «‌زیاد به سفر آخرت فکر نمی‌کنم.» و وقتی پرسیده شد: «یعنی برای‌تان، مسأله و دغدغه نیست؟» توضیح داده بود: «نه، من موظف هستم به وظایف خودم عمل کنم. هر جا بتوانم عمل می‌کنم. هر جا هم که نمی‌شود لابد مشکلی بوده است. پس جای نگرانی نیست. وقتی هم که به سفر آخرت رفتیم دیگر خودشان ما را پیش خواهند برد. نگرانی ندارد که!»

 

اسدالله عسگر اولادی به دو سبب شهرت داشت: نخست به خاطر این که برادر حبیب الله عسگراولادی سیاست‌مدار کهنه‌کار بود و دوم به سبب ثروت و موقعیت تجاری خودش و القابی چون «سلطان زیره» یا «سلطان خشکبار».

 

البته می‌توان وجه سومی را هم اضافه کرد و آن، شناخت او از رسانه‌ها و رسانه‌ای بودن او بود. حال آن که معمولا ثروت‌مندان از بیم مالیات یا آسیب دیدن یا حساس شدن حکومت، خود را از چشم رسانه‌ها دور نگاه می‌دارند.

 

درباره ثروت اما در آخرین مصاحبه گفته بود: «خیلی ها مرا جزء ثروت‌مندترین های ایران می‌دانند. اما من ثروت‌مند نیستم چون ثروت‌مند کسی است که دارایی انباشته داشته باشد و دارایی انباشته یعنی این که صدها برابر نیازت پول داشته باشی و این پول در بانک به صورت سپرده یا به شکل مستغلات باشد. حال آن که من در هیچ بانکی چه داخلی و چه خارجی سهام و سپرده ندارم. اما خود را مستغنی می‌دانم. یعنی نیاز به کسی یا بانکی ندارم. من تاجرم. کارم هم خشکبار است. پسته، بادام، زیره و خرما. در این زمینه هم خبره ام و خود را مجتهد می دانم. حالا بعضی به این تخصص لقب سلطان داده اند و به من سلطان زیره یا خشکبار می گویند.»

 

اسدالله عسگر اولادی البته با مؤتلفه‌ای ها نشست و برخاست داشت و گفته می‌شد عضو شورای مرکزی هم بوده هر چند گاهی می‌گفت نیست و تنها سمپاتی دارد اما اشتهار او بیشتر به خاطر صادرات خشکبار و موفقیت‌های تجاری او بود اگر چه منتقدان جدی هم داشت و می‌گفتند یکی از تُجّاری که پای چینی‌ها را بیش از حد به ایران باز کرده او بوده است یا ثروت او تنها به خاطر صادرات نبود و از امتیازات و امکانات یا تسهیلاتی برخوردار بود که دیگران نبوده اند.

 

با این حال کسی تردیدی ندارد که او مرد بازار بود چندان که لقب «آقای بازار» او را می‌برازید. اگر عزت‌الله انتظامی را به عنوان «آقای بازیگر» می‌شناسیم در حالی که علی نصیریان و جمشید مشایخی هم شایستۀ این عنوان بودند اما به هر رو این عنوان را هوشنگ گلمکانی گویا بر پایه مکالمه‌ای از همسرش به انتظامی داد و بر جلد کتاب نشاند، القاب «آقای بازار» و «سلطان بازار» یا «سلطان خشکبار» را هم روزنامه‌نگاران اقتصادی برای عسگر‌اولادیِ بازرگان به کار بردند و اگر چه اوایل نمی‌پسندید اما بعدتر خوشش هم می‌آمد!

 

بامزه‌ترین لقب اما «حاجی ترانسفر» بود که یک روزنامۀ اقتصادی و در ردیف سوم فهرست میلیاردرهای ایران در اوایل دهۀ ۸۰ برای او به کار برد و ناخُرسند شد و حتی تهدید به شکایت هم کرد ولی بعدتر که دانست روزنامه‌نگاری از سر ذوق و علاقه به اقتصاد آزاد ابداع کرده کوتاه آمد و دیگر حساسیت، نشان نداد.

 

اسدالله، جوان بود که به آمریکا سفر کرد و بر لوح نصب شده بر مجسمۀ دیوید راکفلر بانک‌دار مشهور آمریکایی به نقل از او خواند که راز موفقیت او در سه جمله بوده است:

او ۸۶ سال در این دنیا زندگی کرد و ۶۳ سال آن را به تجارت مشغول بود وطبیعی است که به خاطر سر و کار داشتن مدام با پول و اموری از این دست منتقدانی هم داشته و حرف و سخن هم پیرامون او بوده باشد اما هیچ یک خدشه ای به اعتبار او با عنوان «آقای بازار» وارد نمی سازد.

 

شاید مهم ترین کاری که او انجام داد این بود در فضای خاص پس از انقلاب که کسب ثروت امری مذموم به شمار می‌آمد از ثروت دفاع کرد هر چند که می توان حدس زد در مقابل کسب ثروت به شیوه اختلاس های سال های اخیر انگشت به دهان مانده بود و ماند و دید که دوباره فضای جامعه علیه کسب ثروت شده چرا که نمی‌توان تمیز داد از چه راهی بوده است.

 

سلطانِ زیره چنان‌که خود گفته بود بیش از مرگ به زندگی می‌اندیشید و در همان آخرین مصاحبه گفته بود راهیِ سفر مسکوست و نمی‌دانم به این سفر رفت و بازگشت یا این یکی را نرفته به سفر ابدی رفت

آرنیکا بازدید : 83 چهارشنبه 20 شهریور 1398 نظرات (0)

مجموعه مقالات دکتر عباس میلانی‌ست که در طی سال‌ها با موضوع بررسیدن نسبت میانه‌ی متون کهن و نگاشته‌های پیشین با مبانی تجدد، نوشته شده است. نویسنده در پیشگفتار کتاب، جان‌مایه‌ی نظری خود را که موجب این کوشش درازمدت شده به روشنی بیان کرده است.

نگاه نو

اخبار سیاسی

خبر روز کابل

گالری شمیس

میلانی “تجدد” و “خودشناسی” را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند و در پی آن است که متون کهن را از نو به سخن درآورد، تار و پودشان را بشکافد، مبانی فلسفی‌شان را بشناسد تا در نهایت جهان‌بینی نهفته در پس این متون را بیرون بکشد و رابطه‌ی میان ذهنیت نوشته و بافت فرهنگ زمان و ساخت “رژیم حقیقت” هر دوره‌ی تاریخی را بیابد و از این راه، ذهن و زبانی ایرانی و برخاسته از تاریخ ایران اما نقاد و خودبنیاد پدید آورد که هم از قید سنت آزاد باشد و هم از تقید و تعبد غرب. میلانی چنین رویکردی را چون هر اندیشه‌ی خلاق دیگر ترکیبی می‌داند از خاطره قومی و فردی قدیم و سوداها و خواست‌های دگرگونی جدید. او تأکید می‌کند: «باید در سنت غور کرد ولی در آن غرق نشد. این شناخت را باید هم‌پا با شناختی از فرهنگ جهانی تجدد درآمیخت و با ترکیب‌شان منظری آفرید که همزمان بومی و جهانی باشد». دکتر میلانی در پیشگفتار کتاب “تجدد” را ملازم “فردگرایی” می‌آورد. نتیجه‌ی این فردگرایی محترم شمردن حوزه‌ی خصوصی انسان‌ها و پدید آمدن مفهومی به نام حقوق طبیعی و بنیانی انسان‌هاست که دین را به حوزه‌ی معنویت خصوصی افراد می‌راند،‌ شک و تفکر خردمدار را رواج می‌دهد و تنها پایه‌ی مشروعیت حکومت را “اراده‌ی عمومی” و “حاکمیت ملی” می‌داند، دو مفهومی که خود زاییده‌ی “فردگرایی” هستند. میلانی به “من گمشده‌ی ایرانی” اشاره می‌کند که حتی در برگرداندن جمله‌ی مشهور دکارت (I think therefore I am) همچنان “من” را پنهان می‌سازد و آن را در فعل ادغام می‌کند و جمله را اینگونه ترجمه می‌کند: “می‌اندیشم، پس هستم”. میلانی “مقاله‌نویسی” را همزاد “تجدد” می‌خواند. “مقاله” به عنوان نگاه یک “فرد” به جهان و طبیعت و جامعه‌ی پیرامون نتیجه‌ی جدایی‌ناپذیر “فردگرایی”ست. مقاله هنگامی در غرب متولد شد که متفکران تصمیم گرفتند نتیجه‌ی اندیشه‌ها و تفکرات خویش را در قالبی کوتاه و موجز اما ظریف و دقیق عرضه کنند. اندیشه به جای کتاب‌نویسی و کُلی‌گویی در قالب مقاله‌نویسی و نکته‌یابی و جزیی‌نگری ریخته شد. بدین ترتیب بازار نقد صریح اندیشه‌های روشن و شفاف گرم و گرم‌تر شد و از درون این مجادله‌های قلمی، افکاری صیقل‌خورده و محک‌زده سر برآورد. “رُمان” جلوه‌ی دیگری از “فردگرایی”ست. “رُمان” نگاه یک “انسان” است به زندگی و روزگار و سرگذشت انسان یا انسان‌های دیگر. زبان رمان زبانی ساده و روان است. محاوره‌های روزانه‌ی مردمان عادی بدان راه می‌یابد و نثر شیوا و سلیس جای خود را به نثر پرتکلف و پیچیده‌ی اندرزنامه‌ها و منشی‌نامه‌ها می‌دهد. زبان ساده و شفاف و دقیق که در مقاله و رمان بکار گرفته می‌شود، ارمغان دیگر “تجدد” است. در کتاب، “شهرنشینی” نیز همزاد “تجدد” خوانده شده است. جلوه‌ی بارزی از این شهرنشینی نوپا در اصفهان عصر صفوی‌ست. اصفهان در عصر شاه عباس کبیر رونقی بی‌سابقه یافت. نه فقط بخش‌های تجاری شهر که واحدهای آموزشی و مدارس شهر نیز دگرگونی عمیقی را تجربه کردند. اصفهان عصر شاه عباس نمادی از تلاش خودجوش ایرانیان در راه تجدد بود. میدان نقش جهان که شاه عباس خود طراح آن بود جلوه‌ای از این تجدد بود. کانون قدرت عرفی (عالی‌قاپو) ازکانون قدرت مذهبی (مسجد امام و شیخ‌لطف‌الله) جدا بود، اما در عین حال می‌شد نوعی درهم‌تنیدگی را نیز میان آنها مشاهده کرد. در گوشه‌ی دیگری از همین میدان نیز بازار اصفهان قرار داشت. مرگ شاه عباس نقطه‌ی پایانی بر این تلاش خودجوش بود. اگر در عصر نوزایش و روشنگری در اروپا افکار افلاطون حاشیه‌نشین شد و بازار تفکرات ارسطو جان گرفت اما در ایران در پی مرگ شاه عباس این اندیشه‌های افلاطونی بود که در حلقه اصفهان رونق گرفت و انحطاط فلسفی و فکری ایران را رقم زد. کتاب از چند بخش اصلی تشکیل می‌شود: “سرآغاز تجربه‌ی تجدد در ایران”، “تجدد در عصر استعمار”، “تجدد ادبی و تجددگریزی فلسفی در ادبیات ایران”، “تجدد سیاسی” و “نقد کتاب”. هر یک از این بخش‌ها عناوین مختلفی را در خود جای داده‌اند. کتاب با “تاریخ در تاریخ بیهقی” آغاز می‌شود و در میانه‌ی راه سری به سعدی و ناصرالدین شاه و هدایت و سعیدی سیرجانی و دیگران می‌زند و اندیشه‌های آنان را برمی‌رسد. انبوه منابعی که در پایان هر فصل آمده، نشان از عرق‌ریزان نویسنده و تحقیق گسترده‌ی او در میان منابع فارسی و غیرفارسی‌ست. کتاب نثر شیرین و روانی دارد که براستی گرم و دلچسب است….
مسعود برجیان
آرنیکا بازدید : 64 دوشنبه 28 مرداد 1398 نظرات (0)

تابستان امسال فصل ویژه‌ای برای پاس‌داشت ادبیات آمریکا است. در برنامه‌هایی که از ژوئن آغاز می‌شود، نمایشگاه‌ها، همایش‌ها، و گشت‌وگذارهایی (به ترتیب، در کتاب‌خانه‌ی کنگره و دانشگاه نیویورک) به مناسبت دویستمین زادروز والت ویتمن و هرمان ملویل، و به منظور ارج‌گذاری به زندگی، آثار، و اثرگذاری‌های این دو برگزار می‌شود. اما بزرگ‌داشتِ آن‌چنانی برای دویستمین زادروز یک نویسنده‌ی مهم دیگر آمریکا برگزار نخواهد شد: جولیا وارد هاو (Julia Ward Howe)، سومین دویست‌ساله‌ی امسال و مسن‌ترین آن‌ها که، چهار روز زودتر از ویتمن، در ۲۷ می ۱۸۱۹ در نیویورک به دنیا آمد.

گنجاندن هاو در این فهرست دویست‌سالگان چه بسا خوانندگانی را به شگفت آورد که اصلاً او را از چهره‌های ادبی برجسته به شمار نمی‌آورند. هاو با این که «رزم‌نامه‌ی جمهوری» (The Battle Hymn of the Republic) را سروده، شعری که بیش از هر نوشته‌ای از ویتمن یا ملویل در سراسر دنیا شناخته شده، خود به حاشیه‌ی تاریخ ادبیات رانده شده: از سه دفتر شعر او، «رزم‌نامه» تنها سروده‌ای است که از سراینده‌ی آن بیشتر زنده مانده است. اما هاو به خاطر چیزهای بسیاری فراتر از نوشته‌هایش به شهرت رسید. بعد از «جنگ داخلی آمریکا»، هاو با تجدید نظر در چشم‌داشت‌های شعری‌اش، آمال خود در این عرصه را وانهاد تا از رهبران جنبش کسب حق رأی زنان، مدافع صلح جهانی، و حامی خستگی‌ناپذیر حقوق بشر شود. هاو در زمان مرگ‌اش، در سال ۱۹۱۰، در مقایسه با ویتمن یا ملویل، در آمریکا و در سطح جهانی بسیار مشهورتر بود، و سوگواری‌های گسترده‌تر و مردمی‌تری برای او برگزار شد.

ویتمن و ملویل نویسندگان عمیق و اصیلی بودند که انقلابی در ادبیات آمریکا به پا کردند. اما تفاوت بین کارنامه و اشتهار آن‌ها به دلیل ارزش آثارشان و کارنامه و شهرت هاو، به همان اندازه که به استعداد درخشان مربوط بوده، به جنیست نیز مربوط می‌شود. همچنان که پائولا برنات بنت، مورخ ادبی، ملاحظه کرده: «در تاریخ ادبیات ایالات متحد، هیچ گروهی از نویسندگان به اندازه‌ی زنان قرن نوزدهمی، و به ویژه شاعران‌شان، پیوسته مورد انتقادِ نامنصفانه قرار نگرفته‌اند … نوشته‌های آن‌ها به دلیل معمولی بودن، مسیحیت‌باوری ساده‌اندیشانه، ناخوش‌احوالی، و اتکای بیش از اندازه‌شان به اشک و آه، بی‌معطلی طرد و محکوم شده است.»

به واقع، اشعار هاو نه پارسایانه و احساساتی بود و نه ناخوش‌احوال. او برای به چالش کشیدن انتظارات غالب از نوشته‌های زنان تلاش می‌کرد، و شماری از همان مسائل بحث‌انگیز مربوط به زبان و میل جنسی را مورد توجه قرار می‌داد که ویتمن و ملویل به آن‌ها می‌پرداختند. اما مطالبات یک شوهر مستبد و قراردادهای جنسیتیِ بازار نشر و ادبیات، صدای او را خاموش کرد. بی‌دلیل نیست که امیلی دیکینسون، شاعر زن قرن نوزدهمی که بیش از همه‌ی همتایان‌اش اصالتی جسورانه داشت و به لحاظ ارزش ادبی آثارش بیش از همه مورد تحسین قرار گرفته، ازدواج نکرد، مجبور نبود برای نوشتن اجازه بگیرد و، با انتشارِ فقط هفت شعر در دوران حیات‌اش، خودش را از برخوردهای انتقادی برکنار نگه داشت.

از قرار معلوم، جولیا وارد، دختر نازپرورد یک بانکدار متمول مقیم منهتن، فرصت‌های فراوانی برای موفقیت در اختیار داشت. پدرش خبره‌ترین آموزگاران اروپاییِ زبان فرانسوی، زبان آلمانی، و موسیقی را برای آموزش او به خدمت گرفت. جولیا در نوجوانی، با اطمینان خاطر، در رؤیای این بود که از نویسندگان برجسته‌ی آمریکا شود. در خاطرات‌اش این‌طور به یاد می‌آورد: «در تمام آن سال‌ها، در رؤیا و آرزوی اثر یا آثار درخشانی بودم که خودم باید به دنیا عرضه کنم.» امیدوار بود که «رمان یا نمایش‌نامه‌ی این عصر» را بنویسد. اما پدرش از مسیحیان تبشیریِ متعصب بود، و به دختران‌اش (و البته نه پسران‌اش) اجازه نمی‌داد رمان بخوانند، به تئاتر بروند، یا بدون همراه در شهر قدم بزنند. در سال ۱۸۳۹، جولیا وارد در بیست سالگی‌اش فقط تعداد انگشت‌شماری رمان خوانده بود، و هرگز به تماشای تئاتر نرفته بود. به تعبیر خودش، مثل «یک دوشیزه‌ی جوان متعلق به اعصار گذشته، و محبوس در یک قلعه‌ی افسون‎شده» بود.

پدر جولیا وارد در همان سال درگذشت، اما تازه در سال ۱۸۴۳ و در نتیجه‌ی ازدواج با دکتر ساموئل گریدلی هاو (پیشگام آموزش نابینایان) بود که جولیا وارد با دنیای بزرگ‌تر آشنا شد؛ آشنایی‌اش با سفر یک ساله به اروپا به عنوان ماه عسل آغاز شد. و با این حال، به زودی روشن شد که شوهرش هم تقریباً به اندازه‌ی پدرش سلطه‌جو و مقیدکننده است. شوهرش قهرمانی بود که داوطلبانه در جنگ یونان برای کسب استقلال از ترک‌ها شرکت کرده بود، طرفدار سرسخت الغای برده‌داری بود، تمام عمر اصلاح‌طلب مانده بود، و پشتیبان پرشور محرومان ــ از معلولان جسمی تا برده‌شدگان ــ به شمار می‌رفت. و البته کارزاری وجود داشت که او از آن حمایت نمی‌کرد: برابری‌خواهی و رهایی زنان.

در تاریخ ادبیات ایالات متحد، هیچ گروهی از نویسندگان به اندازه‌ی زنان قرن نوزدهمی، و به ویژه شاعران‌شان، پیوسته مورد انتقادِ نامنصفانه قرار نگرفته‌اند.

او بود که تصمیم می‌گرفت زن و شوهر کجا زندگی کنند ــ از جمله، و به دفعات، در مرکز دلگیر و دورافتاده‌ی «انستیتوی پرکینز برای نابینایان» در جنوب بوستون. او بود که تصمیم گرفته بود شش فرزند داشته باشند، و حتی هشت فرزند را ترجیح می‌داد. او بود که ثروت هنگفت همسرش را از چنگ برادران و عمویش درآورد و کل املاک باارزش او در منتهن را فروخت، و تقریباً تمام پولی را که زن‌اش به ارث برده بود در سرمایه‌گذاری‌های نابخردانه به باد داد. عقیده داشت که زن مزدوج باید به شوهر و خانه و بچه دلخوش باشد، و از حرف زدن در جمع و در بیرونِ خانه خودداری کند، و شعر سرودن یا موسیقی نواختن‌اش فقط برای سرگرم کردن اعضای خانواده و دوستان خودش باشد. جولیا، با وجود بهره‌وری از تحصیلات و استعدادهای ذهنی، یا در خفا می‌نوشت و یا با سرپیچی از اوامر شوهرش دست به قلم می‌برد. در ژانویه‌ی ۱۸۴۶، در حالی که سومین فرزندش را حامله بود، در نامه‌ای به خواهرش لوئیزا نوشته بود: «صدای من همچنان یخ زده و خاموش شده، یخ‌بندانِ بی‌تفاوتی شعرم را به زنجیر کشیده. دارم به این نتیجه می‌رسم که من اصلاً شاعر نیستم، و هرگز نبوده‌ام، مگر در تخیلات خودم.»

برخلاف هاو، ویتمن و ملویل در خانواده‌های تنگدستی بزرگ شده، و درس و مدرسه را در دوازده سالگی ترک کرده بودند. با این حال، با وجود این که هیچ‌یک از امتیازات مالی و اجتماعیِ هاو را نداشتند، از این آزادی برخوردار بودند که تجربه کسب کنند و اعتماد به نفس به دست آورند. ویتمن با کار ساده‌ی اداری در یک شرکت حقوقی در بروکلین آغاز کرد، در اوقات فراغت‌اش رمان‌های سِر والتر اسکات را می‌خواند، و به گوشه و کنار نیویورک سرک می‌کشید. چنان که خود به خاطر می‌آورد: «بیشتر وقت‌ام را در سالن‌های تئاتر می‌گذراندم … همه‌جا می‌رفتم، همه‌چیز می‌دیدم، سطح بالا، سطح پایین، سطح متوسط ــ خودم را سرتاپا غرق تئاترها می‌کردم.» مشتاقانه به محاورات و گویش‌های رایج در خیابان‌ها، بارها، و مطبوعات توجه نشان می‌داد. در بیست سالگی معلم مدرسه و یک روزنامه‌نگار مجرب شده بود و پیشاپیش رؤیای کار و کارنامه‌ی ادبی خودش را می‌دید: «من یک کتاب درخشان و وزین تألیف می‌کنم … بله: من یک کتاب می‌نویسم!»

ملویل در سیزده سالگی آغاز به کار کرد تا، بعد از مرگ ناگهانیِ پدر ورشکسته‌اش، کمک‌خرج خانواده باشد. در بیست سالگی، به عنوان خدمتکار در یک کشتی تجاری به مقصد لیورپول استخدام شد، و سال بعد از خدمه‌ی یک کشتی صید نهنگ به اسم «اکاشنِت» شد که، همان‌طور که در رمان موبی‌دیک درباره‌ی اسماعیل نوشته، برای خود او هم نقش دانشگاه هارواد و دانشگاه ییل را ایفا می‌کرد. بعد از یک دوره‌ی کاری کوتاه در نیروی دریایی، در سال ۱۹۴۴ به بوستون برگشت تا زندگی ادبی‌اش به عنوان نویسنده را آغاز کند. در ادامه، به سرعت کتاب‌هایی درباره‌ی زندگی در دریا و ماجراها و سفرهای شگفت‌انگیز خودش منتشر کرد:تای‌پی (۱۸۴۶)، اُمو (۱۸۴۷)، ماردی (۱۸۴۹)، ردبرن (۱۸۴۹)، نیم‌تنه‌ی سفید (۱۸۵۰)، و موبی‌دیک (۱۸۵۱). ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد. سال ۱۸۵۳، هفتمین رمان‌اش به اسم پی‌یر را منتشر کرد که بسیار مورد استهزا قرار گرفت، و به داستان‌نویسی برای مجلات روی آورد. در سی‌وپنج سالگی، در سنی که هاو و ویتمن تازه کارشان به عنوان نویسنده را آغاز می‌کردند، ملویل رو به زوال گذاشته بود.

در سال ۱۸۵۴، والت ویتمن مجرد و بیکار بود، و با خانواده‌اش در کلینتون هیل، در بروکلین، زندگی می‌کرد. وقتی موفق نشد که ناشری برای اشعارش پیدا کند، خودش ده صفحه از چاپ اول برگ‌های علف را، در چاپ‌خانه‌ی دوستان بروکلینی‌اش، حروف‌چینی کرد و دویست نسخه کتاب با جلد سبز و به هزینه‌ی او صحافی شد. تلاش‌های اولیه‌اش برای پیدا کردن کتاب‌فروشی‌ای که حاضر به فروش کتاب او شود به نتیجه نرسید، اما موفق شد شرکتی را که کتاب‌های مربوط به جمجمه‌شناسی و بهداشت و سلامتِ مد روز می‌فروخت به این کار ترغیب کند. کتاب ۴ ژوئیه‌ی ۱۸۵۵، بدون نام مؤلف، منتشر شد. با این حال، چاپ اول مورد توجه قرار نگرفت، و نسخه‌های آن تلنبارشده ماند ــ آن‌طور که ویتمن به خاطر می‌آورد: «چیزی به فروش نرفت ــ عملاً هیچ ــ شاید یکی دو نسخه، شاید همان هم نه.» فقط معدودی نقدونظر نوشته شد و خیلی از ناقدان و خوانندگان کتاب را، به دلیل بهره‌گیری‌اش از اشارات جنسی و احساسات شهوانی، یک نوشته‌ی مستهجن می‌دانستند. منتقد مجله‌ی کرایتریون، روفوس ویلموت گریسوولد، این اثر را «تلی از کثافات احمقانه» خوانده بود.

ویتمن تسلیم نشد. خودش سه کتاب‌گزاریِ بسیار ستایش‌آمیز نوشت و بدون نام مؤلف منتشر کرد. برای مثال، نوشته‌اش در یونایتد استیتس ریویو این‌طور شروع می‌شد: «و سرانجام یک خنیاگر آمریکایی! … به‌خودمطمئن … تمام خصایص کشورش را به خودش نسبت می‌دهد، والت ویتمن پا پیش می‌گذارد.» ویتمن نسخه‌ای از کتاب را برای رالف والدو امرسون فرستاد؛ امرسون تشکرنامه‌ی پرآب‌وتابی برایش نوشت، به او به خاطر «آغاز یک کارنامه‌ی درخشان» تبریک گفت، و «اندیشه‌ی آزاد و جسورانه» و «شهامت رویکرد» او را ستایش کرد. ویتمن متوجه این نکته بود که امرسون با تأییدش چه گنجینه‌ای به لحاظ فرهنگی در اختیارش گذاشته، اما این گنجینه در قالب یک نامه‌ی خصوصی بود. چند ماه بعد، این نامه را به سردبیر نیویورک تریبیون داد، و او هم نامه را بدون کسب اجازه از امرسون منتشر کرد. و این آغاز موفقیت عظیم ویتمن، نه فقط به عنوان شاعر بلکه همچنین به عنوان نابغه‌ای در زمینه‌ی بازاریابی و تبلیغ برای خود، شد. خودستایی ویتمن و تبلیغات‌اش برای نشان اختصاصیِ خود موجب شده بعضاً او را با شومنی به اسم پی. تی بارنِم مقایسه کنند که «شکسپیرِ آگهی‌های بازرگانی» لقب گرفته بود و زندگی‌نامه‌ی خودنوشت‌اش در همان سال انتشار برگ‌های علف منتشر شده بود.

والت ویتمن JSTOR Daily

علاوه بر کتاب‌گزاری‌ها و نوشته‌های تبلیغاتی، ویتمن سفارش ساخت یک حکاکی فولادی را داد تا تصویری از روی آن در صفحه‌ی اول کتاب‌اش چاپ و منتشر شود: تصویری از شاعر تنومند و زمخت آمریکایی. در چاپ اول، او را با چهره‌ی ریش‌دار می‌بینیم، سر و وضع ساده‌ای دارد، لباس کارگری یقه‌بازی پوشیده، یک دست‌اش را توی جیب‌اش کرده و دست دیگرش را به کمرش زده، و کلاه لبه‌پهنی به سر گذاشته است. چنان که پژوهشگری به نام تد جنووِیز روشن کرده، ویتمن درخواست کرده بود که در اصلِ حکاکی، «بخش مربوط به لای پا تا حد زیادی بزرگ‌تر و برجسته‌تر شود.» جنوویز می‌نویسد: «درست همان‌طور که ویتمن لباس مرد زمختی را به تن کرده بود، آن تصویر صفحه‌ی اول هم می‌باید ترسیم‌کننده‌ی کسی می‌شد که خودش در دیباچه او را “یک مرد خوش‌هیکل و خوش‌آلت” خوانده بود.»

تا آن‌جا که ما می‌دانیم، ملویل چنین دست‌کاری‌هایی در عکس‌هایش نمی‌کرد، هرچند که از سال ۱۹۴۶ تا سال ۱۹۵۵ همیشه با ریش کاملاً سیاه به تصویر کشیده می‌شد. در پی‌یر، از این سودای قهرمان داستان حرف زده بود که «ریش بلند و انبوهی بگذارد، چیزی که خود آن را اشرافی‌ترین نشان جسمانی هر مردی می‌دید، چه رسد به یک نویسنده‌ی نامی.» زمانی که هاو به انتشار آثارش اقدام کرد، خنیاگر ریش‌بلند ــ اگر نه درشت‌آلت ــ قطعاً از کلیشه‌های فرهنگی و تصور رایجی از یک نویسنده بود. اما، در اواسط قرن نوزدهم، شاعران زن برای خودشان تبلیغ نمی‌کردند، و عکس‌های تبلیغاتی از خودشان در کتاب‌هایشان منتشر نمی‌کردند. به واقع، عکس‌های هاو در این دوره او را سربه‌زیر، با کلاه بی‌لبه، و یک شال نشان می‌دهند.

با این حال، هاو هم مثل دو آن نویسنده‌ی معاصرش، سهمی در مباحث مربوط به شهوانیت، اختلال جنسیتی، زنامردی (آندروژنی)، و همجنس‌خواهی داشت، مباحثی که پژوهندگان آثار ویتمن و ملویل را از اواخر قرن بیستم درگیر کرده‌اند. هاو، در فاصله‌ی سال‌های ۱۸۴۶ تا ۱۸۴۸، پنهانی رمانی درباره‌ی فردی نوشت که با اندام‌های جنسی مردانه و زنانه به دنیا آمده و در بزرگ‌سالی زندگیِ هردو جنس را تجربه می‌کند. هاو به کاوش در محدوده‌های نقش‌های جنسیتی می‌پرداخت، و به لذات زنانی توجه نشان می‌داد برخوردار از «این حق که هرکجا دل‌شان بخواهد بروند، و این قدرت که هر کار دل‌شان بخواهد بکنند.» با این حال، نتوانست کتاب را به آخر برساند یا به کسی، حتی به یکی از خواهران خودش، نشان بدهد. (در سال ۲۰۰۴، گری ویلیامز این دست‌نوشته‌های پراکنده را به شکل درخشانی مدون کرد؛ دست‌نوشته‌ها در کتاب‌خانه‌ی هاوتون در هاروارد نگه‌داری می‌شد، و کتاب را انتشارات دانشگاه نبراسکا با عنوان نرماده منتشر کرد.)

زمستان ۱۸۵۳، هاو پنهانی به نوشتن اولین دفتر شعرش دست زد. آن دوره، بعد از این که متوجه شده بود چه زندگی زناشویی ناشادی دارد، به رم رفته بود تا مدتی در کنار خواهران‌اش زندگی کند، و دو فرزند کوچک‌اش را هم با خودش برده بود. اما در بازگشت به بوستون، بعد از یک سال، از امکان هر دگرگونی و بهبودی ناامید شد. در اشعارش، خودش را «ستاره‌ی دنباله‌دار شوم و غریبی» می‌خواند که قادر نیست در مدارش بچرخد؛ و وصلت‌اش با مرد بی‌عاطفه‌ای را به هزل می‌گرفت که تصور می‌کرد می‌تواند زن آتشین‌مزاج‌اش را به همسر سربه‌راهی تبدیل کند. در اکتبر، انتشاراتی «تیکنور، رید، اند فیلدز» بوستون مجموعه شعر او را پذیرفت. هاو، چنان که برای خواهرش آنی نوشته، وجود کتاب را از شوهرش پنهان نگه داشته بود و بنا داشت همان روز انتشارش او را در جریان بگذارد. استدلال کرده بود که «آن‌وقت هیچ کاری نمی‌تواند بکند که جلوی فروش درست و حسابی آن را بگیرد.»

منبع : نگاه نو

آرنیکا بازدید : 192 یکشنبه 13 مرداد 1398 نظرات (0)

  به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ نعمت‌الله مسعودی متخصص طب سنتی  در خصوص استفاده از قلیان گفت: باید توجه داشت که استفاده از قلیان می‌تواند به گونه‌های متفاوتی انجام شود، به‌طوری‌که در مواقعی استفاده از آن به ضرر سلامت انسان و در مواقعی نیز می‌تواند برای بدن مفید باشد.

وی تصریح کرد: متأسفانه امروزه در قلیان‌ها از تنباکوهای میوه‌ای استفاده می‌شود که این موضوع می‌تواند به ریه و دستگاه گوارش انسان آسیب جدی برساند، همان‌طور که بسیاری از پزشکان و متخصصان می‌گویند که هر وعده استفاده از قلیان می‌تواند به اندازه 100 نخ سیگار برای بدن مضر باشد.

قلیان

تنباکو

زغال

قیمت تنباکو

این متخصص طب سنتی ادامه داد: اگر از قلیان به نحو صحیح استفاده شود، نه تنها ضرری به بدن انسان نمی‌رساند بلکه می‌تواند برای ریه‌ها مفید نیز باشد، به‌طوری که اگر در مخزن شیشه‌ای قلیان از عرق نعنا استفاده شود و بخارات آن وارد ریه‌ها شود، می‌تواند برای ریه مفید واقع شود.

مسعودی تصریح کرد: به توصیه متخصصان طب سنتی در مواقعی ترکیبات و عرقیات آرام‌بخش یا مقوی ریه در قلیان‌ها استفاده می‌شود، به‌طوری‌که به جای آب در شیشه قلیان، عرقیات نعنا یا سایر عرقیات آرام‌بخش را ریخته و بخار آن را استنشاق می‌کنیم.

وی در پایان گفت: باید توجه داشت که اگر فردی خواست از این روش برای تسکین یا آرام‌بخشی استفاده کند، نباید هیچ‌گونه تنباکویی در قلیان قرار دهد.

آرنیکا بازدید : 57 دوشنبه 24 تیر 1398 نظرات (0)

با سلام به دوستانی که عاشق قلیان کشیدن هستند. برای ساخت یک قلیان خوب و خوش کام باید اجزای زیر را فراهم کنیم:

تنباکو

خرید تنباکو

فروشگاه تنباکو

تنباکو دوسیب

قلیان

زغال

۱- میانه یا تنه قلیان

۲- کوزه یا شیشه قلیان

۳- آتشدان (محل قرار گیری ذغال)

۵- سینی قلیان (ضروری نیست در بعضی از قلیان ها وجود دارد.)

۶- نی یا شلنگ قلیان

برای ساخت قلیان خوب مراحل زیر را باید انجام بدهید.

 

۱- اتصال کردن تمام قطعات : اگر شما تمام قطعات قلیان را یک جا و ست تهیه کرده باشید بهتر است ولی اگر جداگانه تیه شده باشد موردی ندارد.

۲- آب بندی : در این مرحله اجزایی که به هم متصل می شوند را با استفاده از تکه ای پارچه  را با ضخامت مناسب پیچیده تا جایی باز نمانده باشد.

۳- شیشه یا کوزه قلیان : شیشه قلیان را باید پر از آب کنید فقط توجه داشته باشید که مقدار آب نباید در حدی باشد که در هنگام پک زدن آب به درون شلنگ بیاید.

۴- تنباکو : در این مرحله باید تباکو ها را در آتشدان قرار دهید باید توجه داشته باشید که قبل از گذاشتن تنباکو باید آن ها  از هم بصورت کامل جدا کنیم تباکو خانسار را باید بخیسانیم و بعد در آتشدان قرار دهیم.

۵- آماده کردن آتشدان : بعد از قرار دادن تباکو در آتشدان روی آن را با ورقه آلمینیومی باید بپوشانیم و روی آنرا برای وارد شدن هوا سوراخ کنیم این کار را با با استفاده از چاقو - خودکار یا سوزن انجام می دهیم.

۶- در این مرحله نی پیچ یا نی چوبی خود را به قلیان متصل کنید. توجه داشته باشید که هنگام شستن نی پیچ (شلنگ) به علت اینکه بعضی از شلنگ های نا مرغوب  از ورقه کاغذ ساخته شده اند بهتر است در آنها آب نگیرید.

۷-  قرار دادن ذغال : در این مرحله باید ذغال ها را بصورت کامل سرخ کرده باشیم بطوری که هیچ جای سیاهی درونش نباشد. توجه داشته باشید که از ذغال های خود سوز استفاده نکنید زیرا کاملاً سرطان زا هستند.

واینک شما می توانید از قلیان خود استفاده کنید امید وارم که کام خوبی بگیرید.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 5
  • بازدید سال : 517
  • بازدید کلی : 2,302